کد خبر: ۳۲۲۶۴۷
تاریخ انتشار : ۲۸ آبان ۱۴۰۴ - ۲۱:۴۶
یادی از شهید سیدرضا مهدی‌پور رکنی

ماجرای آخرین دعای کمیل قبل از شهادت (حدیث دشت عشق)

شهید سید رضا مهدی‌پور رکنی، سال ۱۳۴۵ دیده به جهان گشود و پس از حضور در جبهه در ۳۱ تیر سال ۱۳۶۱ در عملیات رمضان و در منطقه شلمچه به شهادت رسید. پیکر مطهرش در گلزار شهدای بهشت علی دزفول آرام گرفت. از همان بچگی‌اش غیرتی بود. اگر می‌دید توی خیابان کسی را غریب گیر آورده‌اند و می‌زنند، خودش را می‌انداخت وسط معرکه و می‌رفت کمک مظلوم.یکی از رفقایش به نام حسین(محمدحسین) کارساز چند سالی از سید رضا بزرگتر بود، ولی با هم اُخت بودند. حسین در یک گاراژ کار می‌کرد و در شهریور سال ۱۳۶۰ محل کارش مورد اصابت توپخانه عراق قرار گرفته بود. سیدرضا خودش را رسانده بود به محل حادثه، اما با پیکر حسین مواجه شده بود. شهادت حسین، به شدت او را دلتنگ کرده بود. برادر شهید سید رضا مهدی‌پور رکنی می‌گوید: «بعد از شهادتش، طلبه جوانی که برای تسلیت به خانه‌مان آمده بود، ماجرایی را تعریف کرد که بعدها چند تن دیگر از رفقای سیدرضا هم برایمان تعریف کردند. می‌گفت: چند روزی مانده بود به عملیات رمضان. ماه مبارک رمضان بود و شب جمعه و دعای کمیل. در آن گرمای سوزان، گرمای دعای کمیل بیشتر می‌چسبید. ناگهان سیدرضا بلند شد و شروع کرد به گریه کردن. بدجوری زار می‌زد. لابلای حرف‌هایش نام حسین کارساز را می‌آورد. نمی‌دانم! شاید او را می‌دید، یا داشت با او حرف می‌زد. کسی دقیق نمی‌دانست. گریه‌اش آرام نمی‌شد. بچه‌ها دوره‌اش کرده بودند. دوباره لابلای گریه‌هایش چیزهایی می‌گفت: «یه سیده داره صدام می‌زنه!» خدا می‌داند حقیقت آن شب چه بود و سید لابلای دعای کمیل چه حس و حالی برایش به وجود آمده بود و چه پرده‌هایی کنار رفته بود و چه چیزهایی دیده بود. اما یقیناً ماجرای سیدی که صدایش زده بود، درست بود. چون دو سه روز بعد از این ماجرا خبر شهادتش در عملیات رمضان توی شهر پیچید.»